زمانیکه پا به عرصه این دنیا می گذاریم ، با اعتماد به نفس/ عزت نفس کامل وارد جهان می شویم . یک نوزاد آنقدر
اعتماد به نفس / عزت نفس دارد که کافیست با قدری گریه کردن به هرچیزی که می خواهد برسد : غذا ، عوض کردن
پوشاک ، ناز و نوازش ، ارتباط برقرار کردن ، آرامش ، در آغوش کشیدن و غیره . اگر نیازهای کودک فورا برآورده
و احساسات کودک بدون هیچ قید و شرطی پذیرفته شود ، وی رشد کرده و پیشرفت می کند . اما اگر نیازهای اولیه آنها
برای بقای فیزیکی و احساسی به صورت ضعیف و ناپیوسته برآورده گردد ، اعتماد به نفس / عزت نفس کودک به مرور
زمان کاهش پیدا می کند . اگر شرایط فوق کماکان به قوت خود باقی بماند ، کودک به مرور زمان احساس می کند به
اندازه کافی خوب نیست که دیگران برای او اهمیت قائل شوند . بزرگسالانی که شرایط فوق را در زمان کودکی تجربه
کرده اند باید یک بازنگری کلی نسبت به خود داشته و مجددا اصول اعتماد به نفس / عزت نفس را در خود پایه گذاری
نمایند .
اعتماد به نفس مجموعه ای از باورها و احساساتی است که ما در مورد خود داریم و در واقع درک ما از خودمان است .
این که ما چگونه خود را تعریف می کنیم روی انگیزه ها ، نظرات و رفتارهای ما تاثیر گذار بوده و در احساسات ما
موثر است .
اعتماد به نفس یک جز ضروری برای تمام جنبه های رشد سالم کودکانتان و جز کلیدی برای موفقیت در مدرسه است .
اعتماد به نفس باوری است درباره توانایی تان در تسلط بر بدنتان ، رفتارتان و چالش هایی که شما در جهان بزرگتر
با آن روبرو می شوید . کودکانی که اعتماد به نفس دارند مشتاقند که مهارتهای جدید را بیاموزند و با چالشهای جدید
مواجه شوند . آنها همچنین توقع دارند که بزرگسالان در تلاشهایشان از آنها حمایت کرده و کمکشان کنند . همینطور
اعتماد به نفس یک عامل قطعی برای همراه شدن با دیگران و کار کردن دربسیاری از چالشهای اجتماعی مانند
مشارکت ، رقابت و دوست شدن – در شرایط مدرسه است . بچه هایی که اعتماد به نفس دارند دیگران را دوست
خود می بینند و توقع دارند که در ارتباطاتشان شاد و راضی باشند .
آنهایی که اعتماد به نفس کمتری دارند برای اینکه در مورد خودشان احساس خوبی داشته باشند به مقدار زیادی
به تایید دیگران وابسته هستند . آنها معمولا از ریسک کردن اجتناب می کنند به خاطر اینکه از شکست می ترسند .
معمولا انتظار موفق شدن ندارند . معمولا خودشان را دست کم می گیرند و اگر تشویق یا تحسین بشوند آنرا کوچک
جلوه می دهند یا رد می کنند . برخلاف این افراد آدمهای با اعتماد به نفس ریسک رد شدن از طرف دیگران را قبول
می کنند به خاطر اینکه به تواناییهای خودشان اعتماد دارند . آنها خودشان را می پذیرند و این حس را ندارند که باید
خودشان را وفق بدهند تا پذیرفته شوند .
اعتماد به نفس الزاما خصوصیتی نیست که در همه ابعاد زندگی فرد تبلور داشته باشد . معمولا افراد در بعضی
جنبه ها اعتماد به نفس دارند (مانند درس یا ورزش) اما در بعضی از جنبه ها اصلا اعتماد به نفس ندارند
(مانند تیپ و قیافه یا روابط اجتماعی ).
اعتماد به نفس چه جوری رشد می کند ؟ بچه ها در هنگام تولد هیچ احساسی مبنی بر مستقل بودن خود ندارند .
آنها ابتدا از طریق تعاملات و تجربیات با دیگران می آموزند که کی هستند . اولین مراقبان خود (والدین) ،
خویشاوندان ، پرستاران و معلمان به بچه ها قدرت و تواناییهایشان را به آنها می آموزند .در مراحل بعدی
زندگی ، حس اعتماد به نفس کودک بوسیله کسی که اورا پرستاری می کند ممکن است شکل بگیرد
و پرورش یابد (یا شکل نگیرد ) .
اعتماد به نفس کاذب زمانی است که فرد تصویری مثبت و غیر واقعی از خودش تصور می کند و از خودش
چیزی که نیست را می سازد . اعتماد به نفس کاذب باعث غرور بیش از حد می شود تا حتی فرد تواناییهایی
را که ندارد را برترین در سایرین می داند .
کلمه (( واقعی)) را برای خروج اعتماد به نفس کاذب از تعریف نوشتم . وقتی اعتماد به نفس کاذب باعث
غرور شد ، فرد به جای اینکه بداند می تواند ، فکر می کند توانسته است . این بدترین عارضه یک اعتماد
به نفس غلط است زیرا جلوی تلاش را می گیرد . اصولا اعتماد به نفس برای تلاش ساخته شده در حالیکه
وقتی فرد گمان می کند که توانسته است دیگر تلاشی برای رسیدن به اهداف بالاتر نخواهد داشت .
منابع :
1 سایت ایرانیان
نوشته شده توسط محمد طاهری . http://thoughts.blogfa.com/po 2
مجله الکترونیکی روانشناسی 3
4 مقاله روشهای ایجاد اعتماد به نفس در کودکان
5 مقاله 7 تکنیک کار آمد برای ارتقا اعتماد به نفس
بخشی از ترجمه مقاله confidence ((ترجمه : مهدی معتقد )
نظرات شما عزیزان: